پخش زنده
امروز: -
نامزد دور دوم چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری گفت: گروه اقلیتی در کشور هستند که میخواهند برای همه تصمیم بگیرند اما همه مردم باید سهم مشارکت خودشان را داشته باشند و بتوانند توقعاتشان را به گوش حاکمان برسانند و حاکمان موظف باشند پاسخگوی مردم باشند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه مستند «با مردم» از شبکه یک سیما ، ساعت ۲۰ تا ۲۰:۱۵ به مواضع انتخاباتی نامزد دور دوم چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.شرح این برنامه مستندرا می خوانید:
مسعود پزشکیان؛ نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری: روز چهارشنبه است، ما صبح ساعت هفت و نیم، نزدیک یک ربع به هشت هستیم. در حال رفتن به فرودگاه هستیم، انشاءالله از آن جا برویم آخرین دیدار مردمی خود را در کرمانشاه و آذربایجان غربی؛ ارومیه با مردم داشته باشیم. همه دیدیم در مرحله اول انتخاب، حدود ۶۰ درصد مردم نیامدند. بسیاری از آنان از صندوق رأی خود را کنار کشیدند، چون نمیخواستند مشارکتشان را مصادره به مطلوب کنند. تصور این که بالأخره در این انتخابات ممکن است رأیهای اینها را یا پیامی که اینها میدهند، حضور در انتخابات را تأیید خودشان میدانستند، تأیید آن روندی که اینها داشتند انجام میدادند، شاید یک عدهای به خاطر همین پیامک نخواستند بیایند پای صندوق که به آنها مشروعیت بدهند، ولی الان مسأله این نیست، مسأله این است که ماییم و یک گروه اقلیتی که میخواهند با تصمیمهایی که در اتاقهای خودشان میگیرند، برای همه، سرنوشت همه را در آن جا رقم بزنند. حضور آن کسانی که نبودند پای صندوقها؛ میتواند با قدرت نشان دهد، اول که نیامدند، حالا اگر بیایند، نشان خواهند داد که این طور نبوده، اینها حرف برای گفتن دارند و میتوانند اگر ما را قبول کردند رأی دادند خودش یک اختلاف فاحشی در رأیها به وجود بیاورد و بگویند که با آن موقعیت و آن اقلیت مخالف هستند. این چیزی است که به نظرم درخواست و کمپینی است که میتواند راه بیفتند؛ نه به آن پیامی که تأیید کند آنها مشروعیت دارند. از زمان کودکی هیچ وقت طرف قدرت نبودم، همیشه طرف مظلوم قرار میگرفتم. ما در مهاباد که بودیم، آن موقع هم بچهها باهم دعوا میکردند، امکان نداشت من بروم طرفی که قوی است و با آن به خاطر قدرت هماهنگ شوم که یک نفر را بتوانند بزنند. همیشه میرفتم طرف آن کسی که ضعیفتر است. خیلی وقتها هم کتک میخوردیم، ولی باز حاضر نبودم آن را رها کنم و بیایم از آن کسی که قدرت دارد دفاع کنم و با او دوستی کنم. یک چیزی بود که از آن کودکی همین الان هم ذاتاً ما دنبال آن قدرت نیستیم، دنبال مردمیم و دنبال آن قشری که ظلم و یا ستمی به آنها میشود. این دیگر ذاتی است، دست خودم نیست. اینجا دستم را بلند میکنم به مردم قول میدهم هیچ وقت به آنها دروغ نگویم، در گفتههایم صادق و پاسخگو باشم و مطمئناً مطالبهگری به این عزیزان در مقابل آن پیامها یا تعهداتی که دادیم، ما را مجاب به این خواهد کرد که اگر روزی روزگاری خدای ناکرده یادمان رفت که چه گفتیم؟ آنها یادمان بیاورند و ما پاسخگو باشیم.
سؤال: اگر به جایی رسیدید که نتوانستید خواستههای مردم را پیش ببرید، در آن صورت چه خواهید کرد؟
پزشکیان: اگر هر کاری کردیم نتوانستیم به آن گفتهها و قول هایمان عمل کنیم، طبیعتاً از ادامه کارهای سیاسی، خداحافظی خواهیم کرد و ادامه نخواهیم داد؛ این یک مسأله خیلی روشن است. قرار نیست ما عمرمان را تلف کنیم و نتوانیم به مردم عزیز کشورمان خدمت کنیم. تبعیض، اجحاف و بی عدالتی را در جامعه داشته باشیم و ما هم نتوانیم کاری کنیم و همچنان ادامه دهیم. قطعاً اگر نتوانیم کاری انجام دهیم، از مردم خواهیم خواست رأیشان را پس بگیرند و ما هم ادامه نمیدهیم. به امید خدا و به کمک همین مردم، امکانی که نتوانیم کاری کنیم، به تصورم غیرممکن است، چون حضور مردم قدرت است، جایگاه حاکمیت به حضور مردم است و پاسخگویی حاکمیت به درخواستها و خواستههای مردم عزیز کشورمان. درخواست میکنم به کمیته ملی کمند بپیوندید، کمیته مردمی کمند؛ کمیته مردمی نظارت بر رفتار دولت خواهد بود. شما میتوانید افراد مورد وثوق خود را انتخاب کنید و نظارت کنند بر حاکمیت و دولت و این میتواند یک پل ارتباطی بین مردم و بین حاکمیت قرار بگیرد و نظارت کند به قولها، وعدهها و حرفهایی که دولتها دادند و این نظارت و ارتباط دو طرفه که شکل خواهد گرفت، ارتباط دولت و مردم را شکل میدهد. مردم بدون حضورشان در حاکمیت، باعث میشود که حاکمیت به دلخواه خودش، از مسیر گاهی منحرف شود و به آن جهتی که باید نرود، این مردم هستند که میتوانند جلوگیری کنند از انحراف دولت، پاسخگو کنند دولت را و من قول میدهم اگر روزی با رأی شما به قدرت رسیدیم، هر چند ماه یک بار پاسخگوی آن نمایندگانی باشیم که شما انتخاب خواهید کرد در صنوف مختلف از طبقات و اقشار مختلف و در آن جا به وعدههایی که دادیم و حرفهایی که گفتیم و در ضمن از طرف دیگر به توقعاتی که شما میتوانید از ما داشته باشید، هم پاسخ، هم گوش و هم گزارش دهیم و این ارتباط ما را با مردم، با شما قطعاً افزایش خواهد داد و به ما کمک خواهد کرد که در مسیری که حرکت میکنیم، بر اساس خواستهها و توقعات شما عمل کنیم و یک ملتی درست کنیم که باعث شود همه کسانی که در این جامعه زندگی میکنند، سهم مشارکت خودشان را داشته باشند و توقعات خودشان را بتوانند به گوش حاکمان برسانند و حاکمان موظف باشند آن توقعات را هم پاسخگو باشند، هم جایی که اصولی داشتند اجرا کنند. این کمیته لازم نیست از کسانی تشکیل شده باشد که به ما رأی دادند، چه آنهایی که رأی دادند، چه ندادند، چه آنهایی که در طرف مقابل به رقیب دیگر ما رأی دادند، همه اینها میتوانند حضور داشته باشند، نمایندگان خود را انتخاب کنند و مطالبهگر باشند و انتظار ما از آنهایی که در جناح مختلف بودند، یا ساکت و حتی رأی ندادند، خیلی بیشتر است. حضور داشته باشند و توقع داشته باشند و ما پاسخگو خواهیم بود. آن روندی که در رابطه با ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، یک تدبیر نامناسبی بود که از طرف حاکمیت شکل گرفت، چون من همان فردای آن روز یا همان شب در صداوسیما یک گفتگویی داشتیم در آن جا، من به آنها اعلام کردم؛ اگر اینها حرف مرا گوش میدادند، حتی خون از دماغ کسی نمیآمد. این را کافی بود شفاف و بررسی کنند، آن گروهی که در آن جا این عزیز ما فوت کرده بود، آن را مشخص میکردند و فعلاً معلق میکردند، یک گروهی را برای بررسی میگذاشتند و از طرف آن مطالبهگران یا کسانی که شک داشتند، چند نفر آدم هم آنجا حضور پیدا میکرد. واقعیت را درمیآوردند. اگر واقعیت درمیآمد و شفاف میشد؛ این همه بیگناه چه از این طرف، چه از آن طرف جانشان را از دست نمیدادند. این بیتدبیری بودکه باعث شد این فاجعهای که نباید اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد. یک گروه حقیقت یاب و ارزیابی میگذاشتند، ارزیابی میکرد، به هر نتیجهای میرسیدند، آن را عمل میکردند، این اتفاقات نمیافتاد، ولی نشد که نشد. ما قرار نیست به مردم بگوییم آن گونه که ما میخواهیم زندگی کنید، من بچههای خود را خیلیها دلشان میخواست به زور بچههایشان پزشک شوند، نمیخواستند بشوند، من هیچ وقت به آنها اجبار نکردم الا بالله بیایید درس بخوانید و رشته ما را ادامه دهید. در انتخاب زندگی بعدی، شغل، پست، کار و پوشششان به آنها هیچ وقت زور نگفتم، با منطقی که داشتیم باهم کنار آمدیم. رأی دادن آنها؛ یعنی رأی دادن به آن اقلیتی که هستند و میخواهند همچنان تصور کنند همه مردم آنها هستند. مردم باید باشند و نشان دهند که میتوانند سرنوشت کشور را تعیین کنند. اما آخر کلام؛ هم میهنان عزیز لحظه انتخاب نزدیک میشود، نقطه تصمیم نهایی و اقدام شما فرامیرسد، برای ایران؛ فرصتی در راه است، فرصتی برای بازگشت به مردم و شنیدن پیام تحول و دوری از وضع خطیر موجود، من برای کوتاه کردن دامنههای تبعیض، تحقیر و تحریم به میدان آمدم، من نیامدم که خطری دیگر برای ایران شوم، من آمدم تا حکومت صداهایی را که شنیده نشده بشنود، آمدم تا با تفاهم و وفاق ملی؛ سخنگو و پیگیر خواست همه محرومان و طرد شدگان باشم. من ادامه وضع موجود و ناعادلانه کنونی را؛ خطربار و برای مردم غیرقابل تحمل میدانم. باید باهم نگذاریم که ایران روز به روز ناتوانتر و ملت شریف و عزیز آن فقیرتر شوند. من این روزها گفتنیهای بسیاری را گفتم و هنوز ناگفتنیهای فراوانی هم مانده است. اگر با رأی اعتماد شما انتخاب شدم، پیگیر خواستههای شما خواهم بود و همچنان در این راه دروغ نخواهم گفت. رأی شما حق شماست و انتخاب شما؛ تکلیف سنگینی برای من. گردنم را در مقابل حرفهایم گرو میگذارم. اما با شما هم گفتنیهایی دارم، با آنهایی که نیامدند، با زنان بزرگوار، با دختران و پسران عزیز، با اقوام و پیروان ادیان و مذاهب، با معلمان، روستائیان، کشاورزان مظلوم، کارگران، کارآفرینان و اصناف نگران، با کارمندان زحمتکش دولت و شرکتها و فعالان بخش خصوصی، با مدافعان محیط زیست، اهالی گرانقدر اندیشه، دانش و فرهنگ و هنر، با نیروهای نظامی و انتظامی، جانبازان، ایثارگران، خانوادههای معزز شهدا، با سالمندان، بازنشستگان و توانیابان و معلولان، با ایرانیان دور افتاده از وطن؛ همه دیدیم در مرحله اول انتخاب، حدود ۶۰ درصد مردم نیامدند. این پیام معنا دارد برای حکومت، جامعه و جریانهای سیاسی. من صدای این تردید، نارضایتی و قهر را پیش از این شنیده بودم و باز هم میشنوم. آنان از وضع معیشت خود به ستوه آمدهاند، به وضعیت اداره امور معترضند، از آینده بهتر ناامیدند، بیشتر آنان به حق از تبعیض، تحقیر، اجبار و فساد و ناکارآمدی به جان آمدهاند. غالب شهروندان از داشتن یک زندگی معمولی و بیدغدغه محروم شدند و حقوق قانونی و خواستههای قدیم و جدیدشان در عرصههای مختلف نادیده گرفته شده است. بسیاری از زنان از صندوق رأی خود را کنار کشیدند، چون نمیخواستند مشارکتشان را مصادره به مطلوب کنند. من از شما میخواهم که برای ایران، باز روز جمعه؛ ۱۵ تیر به صحنه بیایید و انتخاب کنید. برای من، شهروندان همه محترم هستند؛ چه آنان که رأی دادند، چه آنان که رأی ندادند؛ همه ایرانی هستند و ایران ازآن همه ایرانیان است. مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم------------ هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم.
عهد همه ما در این انتخابات، خلق فرصتی دیگر برای ایران است که فقط با شما شدنی است.
خاک پای ملت ایران؛ مسعود پزشکیان.