پخش زنده
امروز: -
بنا بود آمریکا قدرتی باشد که دیگران به آن پناه ببرند ولی الان به جایی رسیده که برای دنبال کردن سیاست هایش، باید دیگران را دور خود جمع کند.و به این نقطه رسیدند که حضورشان در منطقه هزینه بردار است و دیگر دلگرم کننده نیست.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در برنامه گفت وگوی ویژه خبری، سفر جو بایدن به منطقه و دستاوردهای این سفر برای امریکا مورد بررسی کارشناس مسائل بین الملل آقای محمد جواد لاریجانی قرار گرفت.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
سفر جو بایدن رئیس جمهور امریکا که با تبلیغات گسترده توأمان بود و با این امید که زمینه برای یک اتحاد میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی وارد منطقه شد اما آن چه در نهایت اتفاق افتاد، جز این بود. امریکا طی بیست سال گذشته سه رئیس جمهورش تلاش کردند با هزینه کرد هفت هزار میلیارد دلار از جیب مالیات دهندگان امریکایی زمینه برای ایجاد گزینه معتبر نظامی بر ضد جمهوری اسلامی ایران را فراهم کنند اما جو بایدن سرانجام در این سفر جنجالی اعلام کرد که گزینه نظامی که پیشتر از سوی رؤسای جمهور امریکا روی میز تلقی می شد به گزینه آخر تبدیل شده، پیش از این که راجع به این موضوع با جناب دکتر محمدجواد لاریجانی نظریه پرداز و البته کارشناس ارشد مسائل بین الملل صحبت کنیم گزارشی را از تغییر گفتمان رسانه های بیگانه که پیش و پس از سفر جو بایدن به منطقه مطرح شده را باهم می بینیم.
یکی از مهمترین موضوعات این است که چه اتفاقی افتاد که رئیس جمهور ایالات متحده امریکا این چنین تغییر گفتمان داده نسبت به جمهوری اسلامی و ادعای گزینه معتبر نظامی به آخرین گزینه مطرح از سوی امریکا؟
عید سعید غدیر را به امت اسلامی به خصوص شیعیان عزیز تبریک می گویم، خدا را شکر که ما را از متمسکین به ولایت علی ابن ابی طالب قرار داد. یک راست برویم سر موضوعی که مطرح فرمودید، خود این سفر این آقا از واشنگتن با حرف های خیلی کَت و کلفت باید بگویم با تهدید و حملات سیاسی به جمهوری اسلامی آغاز شد. سفر بایدن به دو ژست شروع شد یکی در مورد نفت و مسائل اقتصادی ولی سر و صدایش راجع به مواضع سیاسی بود که عمدتاً متوجه ایران بود، از واشنگتن که ایران بلند شد راجع به ایران صحبت ها و تهاجمات سیاسی داشت وارد سیرک صهیونیستی که شد آنجا دیگر اوج این حرف ها بود و بعد در ریاض هم با افت کمتری تن صحبت انتقاد از ایران بود. آن نکته ای که شما در مقدمه گزارشتان گفتید کاملاً اینجا محسوس بود. چرا اینها نیاز دارند که یک مجموعه ای را جمع کنند راجع به مهار ایران، حالا بعضی نکات را من اشاره می کنم، چون بنا بود که آمریکا قدرتی باشد که دیگران به آن پناه ببرند، حضورش را در یک جا خودش آن چنان ابهتی داشته باشد کسی جرأت داشته باشد تکان بخورد، حالا به آن جا رسیده که ایشان برای آن که سیاست های خود را دنبال کند باید دیگران را دور هم جمع کند. این خود نشان می دهد یک افت عظیم و پتانسیل در قدرت آمریکا بلکه غرب اتفاق افتاده، به هر صورت باید توجه کنیم اینها بعد از این همه حضورهای شکست آمیز و خیلی ناکام در منطقه اینها رسیدند به این نقطه که حضورشان هزینه بردار است، حضورشان دلگرم کننده نیست، حضورشان برای نوکرانشان گاوهای شیری و بقیه آرام بخش نیست، نمی توانند به این قدرت تکیه کنند؛ این یک پدیده مهمی است. حالا چه اتفاق افتاد؟ باز برگردیم به تفکراتشان، در سیرک صهونی که ایشان بود ایشان گفت برای آمریکا امنیت رژیم صهیونیستی بسیار مهم است، درجه یک است، ما باید این رژیم را همیشه از لحاظ نظامی برتر نگه بداریم بر دیگران که امنیتش محفوظ شود، دقیقاً همین نقطه است که نقطه آسیب پذیرشان است یعنی یک تفکر مندرس است من می خواهم تعبیر سیدحسن نصرالله را تکرار کنم که ظاهراً سیاست های آمریکا مثل سن آقای بایدن فرتوت است. الآن مشکل تسلیحاتی رژیم صهیونیست چیست؟ یهودیان که مسلط هستند بر آمریکا و پول و اسلحه که می خرند به آن می دهند، نکته این است که اینها در مقابل غزه ناتوانند، صحبت برتری تسلیحاتی نظامی نیست، یک اتفاق مهم دیگر اتفاق افتاده، این مسأله در جای دیگر هم تکرار شده، مثلاً عربستان سعودی چقدر تسلیحات می خواهد، هر چقدر می خواهد آروپا و امریکا به آن می دهند اما این سلاح های پیش پا افتاده به نظر آنها که در یمن است اینها را بیچاره کرده، پس معلوم می شود اتفاق مهمی در دنیا افتاده، دنیای این تسلیحات و این ژست های تسلیحاتی کاملاً عوض شده، اینجا ظهور مسأله مقاومت است، مقاومت فقط بازوی نظامی نیست، مقاومت یک ایده است که البته در آن مقاومت نظامی است، نه تروریسم نه حمله، اینها درست است می خواهند تک تروریستی بزنند، این پدیده ای است که هنوز جا نیفتاده برای آنها و این دقیقاً نقطه ضعف آنهاست و این دقیقاً همان نکته ای است که شما دلیلش را می خواستید، یک روز آنها فکر می کردند چون بمب دارند، هواپیمای فلان دارند، بَهمان دارند به راحتی ما را تهدید کنند. این تهدید در برخی افکار داخلی هم بی تأثیر نبود شما یادتان است یک دیپلمات معروفی گفت آمریکایی ها می توانند ظرف دو دقیقه تمام سیستم دفاعی ما را ناکار کنند، بنابراین ما در مذاکرات برجام مستأصل بودیم، قریب به این مضمون. این تفکر معلوم شد که ناکام و نادرست است و این سلطه ای که آنها فکر می کردند نیست، از اینجا خودمان را جای آنها بگذاریم، خب اسلحه ها که به درد نمی خورد؛ بی فیف تی تو، استلس و بقیه کارآمد نیست حالا ما یک ایرانی را ببینیم که یک قدرت تأثیر گذار است، نه ابتدائاً نظامی تأثیرگذار معنوی، سیاسی و البته بعد نظامی اش هم از آن پنهان نیست یعنی در مقاومت ویژگی که ما داریم این است که ما مظهر کارمان و پیشرانی کارمان نظامی گری نیست مثل غربی ها، فکر و ایده، منطق، مقاومت و عدالت است و ایستادگی در مقابل زیاده خواهی، البته در مقاومت اگر بنا باشد شمشیرهای ما در غلاف باشد هیچ چیز نمی شود، شمشیرهایمان باید بیرون باشد برای مقاومت. نتیجتاً در ذهن آنها یک عنصر قوی در منطقه ظاهر شده و لذا شما ببینید هم در ادبیاتی که در ریاض به کار برده بایدن و هم در آن نقشه امنیت ملی اش، آنها سه کشور را برای منافع ملی شان خطرناک می دانند؛ چین، روسیه و ایران، خود این تقریباً آن جغرافیا و نقشه سیاسی که در ذهن آنهاست روشن است.
امریکا یک کشوری است که طی ۷۷ سال گذشته بعد از جنگ جهانی دوم دست کم به ۸۰ کشور به صورت آشکار و پنهان حمله نظامی کرده که حداقل دو سه موردش در مورد ایران بوده؛ کودتا در سال ۱۳۳۲ که منجر به سرنگونی دولت ملی محمد مصدق شد، تجاوز نظامی در طبس حتی همکاری برای کودتا در پایگاه شهید نوژه همدان اینها آشکارش بوده، حالا پنهانش هم که چه کرده!
حمایت وسیع از رژیم صدام و تحریکش برای حمله، حتی هدایت لجستیک او در جنگ در سال های آخر خیلی روشن بود.
از ریگان، جرج بوش پدر و پسر تا این اواخر همگی و حتی دونالد ترامپ همگی بر این مسأله پافشاری می کردند که گزینه معتبر نظامی روی میز است، آیا صحبت های بایدن در مورد جمهوری اسلامی ایران به منزله این است که اصلاً ابهت نظامی و میلیتاریستی ایالات متحده امریکا فروپاشیده یا این که نه در برابر هفت یا هشت میلیون کیلومتر مربع حوزه مقاومت اسلامی جنگ نامتقارنی که در منطقه وجود دارد، شکست های پی در پی ای که در عراق، افغانستان، یمن، لبنان و فلسطین اتفاق افتاده اینها را وادار به عقب نشینی و چنین گفتمانی کرده.
این دو مکمل هم هستند، شما ببینید در سفر آقای بایدن به رژیم صهیونیستی آنجا یک چیزی را هم امضا کردند و باهم هم قسم شدند که ما نگذاریم ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند. طبیعتاً ما که مبتنی بر فتوای مقام معظم رهبری مشروعاً، شرعاً اجازه نداریم دنبال سلاح های هسته ای برویم ازجمله اتمی، منتهی اگر یک وقتی بخواهیم این کار را کنیم طبیعتاً نمی تواند جلوی ما را بگیرد، خودشان هم این را می دانند. شاید بهترین بیان را اوباما گفته بود، اوباما گفته بود اگر می توانستم این توانمندی هسته ای تمام چرخدنده هایش را از هم جدا کنم لحظه ای درنگ نمی کردم، منتهی امکان پذیر نیست، ما نمی توانیم با حمله نظامی توان هسته ای را از بین ببریم. توان هسته ای ما یعنی دسترسی های ما به معارف مربوط به هسته ای، علم و فناوری نوین؛ فخر جهان اسلام است، بسیار هم ریشه ای است و من معتقدم یک خرده کُندی که در جریان برجام اتفاق افتاد به سرعت بازسازی شود، یک همچنین توانی چیزی نیست که با بمباران از بین برود. به کارگیری بازوی نظامی بسیار ناتوان است از این که یک چنین توانمندی کاملاً بومی، ریشه دار و موفق، این مثل سایر توفیقات ماست، این را بتوانند...!، این سر جای خودش، خود این معنایش این است که تحلیلگران نظامی که می نشینند می گویند خب پنج جا را زدیم، آنجا خراب می شود اما توانمندی اینها که محصور به آنجا نیست، اینها دوباره یک جای دیگر دارند و جای دیگر هم بهتر از این می سازند. هر وقت ما جایی را خراب کردند ساختیم، یک درجه مدرن تر ساختیم، بنابراین اصل بر توانمندی ماست، از آن طرف ناکامی های وسیع آمریکاست. آن زمان گذشته که وقتی اسم آمریکا یا دول دارای سلاح های هسته ای را ببرند دگران از ترس و وحشت روی زمین غش کنند. ناتوانی اینها در حل و فصل مسائل نقاط مختلف دنیا کاملاً آشکار شده، پس اصل؛ توانمندی ماست، اصل این است که ما یک قدرتی داریم مربوط به خودمان، روی پای خودمان، این طور نیست که توانمندی هسته ای ما را مثلاً تِنکی فلان کشور تهیه کرده باشد، این اصل کلی ماست، این را ما نباید از دست بدهیم، این نقطه قوت ماست، من می خواهم از حوزه هسته ای بکشم بیرون نکته ای شبیه این را بگویم، حالا تحلیلگرهای نظامی در بعد از جنگ اوکراین می گویند حالا معلوم شد که سیستم تسلیحاتی دنیا باید برود روی پهپاد، باید برود روی موشک ها، باید برود روی سلاح هایی که ضد تانک است وهمچنین پوشش های مختلف فضای مجازی، قبلاً ما پهپاد اینها داشتیم مسخره می کردند، طرف می گفت من هواپیمای اف ترتی فایو دارم این چنان می آید قیچی می کند می رود، معلوم شد که نه اتفاقاً این خیلی مهم است، تا جایی که مثلاً کاخ سفید ناراحت است، عصبانی است، دلشوره دارد که مثلاً می گوید ما پهپادمان را به روسیه صادر کردیم یا می خواهیم بدهیم و اینها. آن چه واقعی است این است که ما صنعت پهپادمان بسیار پیشرفته است.
ما در این زمینه یک گزارشی آماده کردیم در مورد توان دفاعی، البته جمهوری اسلامی ایران در دو زمینه یک پیام برای ملت ها دارد و در عین حال توان و قدرت دفاعی خود را افزایش داده در هر دو زمینه به پیش می رود.
من این را این طور گفتم پیشانی تحرک ما سلاح نیست، نظامی نیست، فکر است، حق طلبی، حق مداری و ایده و حرف حق است، البته شمشیرهای ما از نیام بیرون است، این واقعیت است.
اگر گزارش آماده باشد در مورد توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران، این را می بینیم بعد راجع به آن صحبت می کنیم که چه اتفاقی افتاده در عرصه بین الملل.این تغییر گفتمان که طبعاً باید با تغییر رویکرد مواجه باشد در جریان یک سفر که کلاً سه روز طول کشیده، ابتدا تا انتهایش یک تغییر گفتمانی می بینیم ناشی از چیست؟
ناشی از شکست تفکرات فرتوت آمریکا نسبت به اوضاع جهان است. عدم فهم درست آنها از تحولات منطقه است وعدم فهم درست آنها از قدرت مقاومت است. ما زیاده خواهی نمی خواهیم کنیم، ما می گوییم ما همان چه که هستیم باید ما به طور واقعی قبول کنیم. من به طور مثال می گویم، برجام چطور شد؟ برجام معاهده ای بود که علی الاصول تلقی آمریکایی ها این بود که این ترمز خوبی برای فعالیت های هسته ای ماست، البته فَکت شیت ما، خوانش ما این نبود و این هم نیست، یک توافقی بود. اینها هیچ وقت هم عمل نکردند، حالا هم که عمل نکردند شروع کردند به گردن کشی و تهدید کردن، مثلاً بهانه می آورند ما سپاه را از تحریم خارج نخواهیم کرد، در آن مصاحبه هم تلویحاً آن یهودی در ذهنش گذاشت آن صهیونیست که مثلاً اگر هم فدا بشود برجام چه گفت بعد، صحبت مربوط به تحریم سپاه نیست، هر نهاد حکومتی را اگر آمریکا بخواهد تحریم کند، این تخلف آشکار است، همین برجامی که خودشان می گویند باید احیا شود، مثلاً فرض کن وزارت ورزش را اینها تحریم کنند، وزارت ورزش با پنج کمپانی کار می کند، با 10 بانک کار می کند، پس همان ها تحریم می شوند، پس برجام اتفاق نیفتاده، یعنی مسأله طرح سپاه یک کار سیاسی است، علی الأصول تحریم هر نهاد حکومتی ما مخالف برجام است. پس ببینید، بحث ما این طور است که دولت ما در مذاکرات هسته ای موضع بسیار قوی و منطقی را نشان داده، یک دلیل سردرگمی آنها در همین است یعنی این طور نباشد که ایران بگوید من از برجام ول کردم درآمدم، آمدی نشستی خب بد یا خوب ما پای امضایمان ایستادیم، شما پای امضایتان می ایستید یا نه؟ خود این مواضع محکم همراه با این که ما کشور را معطل برجام نکردیم، فرض کنید برجام عمل شود یا نشود ما کار خودمان را کنیم، همراه با این واقعیت که درهای بسته ای در منطقه وجود دارد که ایران دارد آنها را استفاده می کند همراه با تحولات عظیمی که بعد از جنگ اوکراین در حال شکل گیری و تتور دائمی در آنجا است اینها شرایط را بسیار برای ادعای رهبری آمریکا، نفوذ آمریکا، سیطره آمریکا، شرایط را بسیار تنگ کرده.
یک موضوع مهم این است که راهبردهای ایالات متحده امریکا در منطقه آمد کشورهای منطقه را تجزیه کند که آخرین موردش شمال عراق بود که حتی به همه پرسی هم گذاشت که با فشاری که بی تردید جمهوری اسلامی و موضع گیری که جمهوری اسلامی کرد، این با شکست مواجه شد، بحث ایجاد فتنه طایفی که مشکل پیدا کرد نتوانستند پیش ببرند. ایجاد گروهک های تکفیری- تروریستی که با از خودگذشتگی که مدافعان حرم و در رأس آنها شهید فرمانده حاج قاسم سلیمانی انجام داد، فروپاشید حوزه سرزمینی اش تا حتی نتوانستند امنیت رژیم صهیونیستی را هم تأمین کنند، واقعیت این است که یک اتفاقی در منطقه افتاده که صرفاً بحث نظامی نیست، چه چیزی عامل این نفوذ گسترده اندیشه مقاومت از دامنه های هیمالیا تا سواحل مدیترانه شده؟
دو زمینه بسیار مهم دارد؛ یکی حق مداری است، شعار مقاومت؛ مقاومت دنبال سیطره نیست، دنبال فساد نیست، مقاومت در برابر سیطره است و این مسأله بسیار مهمی است، نکته دوم این است که فساد و آلودگی طرح ها فرتوت بودن، مندرس بودن طرح ها و ایده هایی است که غرب دارد تمرین می کند و مرتب دارد دنبال می کند. کاملاً با فهم درست از واقعیت و شرایط فاصله دارد، مثلاً آنها وقتی وارد عراق شدند یک فرمانده نظامی آنجا گذاشتند، این تفکر مال 300 سال پیش است یعنی 300 سال پیش این طور راجع به من و تو فکر می کردند، فکر کرده کسی آنجا بگذارد، این آدم زمان خیلی کوتاهی گذشت معلوم شد که زودتر باید خاک عراق را ترک کند.
البته در ژاپن همین ژنرال مک آرتورز را گذاشتند یا قانون اساسی را نوشتند، چه اتفاقی می افتد که در یک کشور اسلامی جی گارنر نمی تواند این کار را کند اما مک آرتورز در ژاپن می تواند این کار را کند؟
البته تفاوت پایه های فرهنگی و فکری وجود دارد، من نقش اسلام را و نقش مکتب اهل بیت را می خواهم بگویم هرگز نمی شود فراموش کرد، امشب شب عید عظیم غدیر است و یکی از برکات غدیر همین است که اسلام را از دینی که مربوط به فقط نماز و روزه باشد درآورد و غدیر در واقع اسلام را وارد فضای زندگی جمعی شامل حکومت و نظم مدنی کرد. این تفکر بسیار بالنده که به مسأله روز توجه دارد، اسلام ما، اسلام مندرسی نیست، اسلام ما با واقعیت کار دارد. یک سؤال بسیار مهم در مقابل سلطه طلبی گردنکشان دنیا چه باید کنیم؟ پاسخ یک پاسخ کلاسیکش این بود که یک خرده کوتاه بیاییم زندگی کنیم دیگر، آنهایی که می گویند ما باید در نظم جهانی مندرج شویم و وارد خانواده بین المللی شویم، خانواده خیلی مهجوری است؛ تعداد کمی از کشورهای دنیا هستند؛ اینها همین فکر است حالا این لعابش فرق دارد، این یک تزی است که می گفتند، این تز گفته شده به جایی هم راه ندارد. همین کشورهایی که می بینید الآن در به در دنبال تأمین امنیت هستند، این همه سلاح که خریدند می گویند هیچ فایده ای ندارد. همین رژیم صهیونیستی که کمبود سلاح ندارد، امروز ناامن ترین کشور است از لحاظ احساس خودشان، واقعاً هم هست، یعنی به هیچ جا بند نیست. در مقابل پنج موشک غزه اینها به هم می ریزند. یک چنین شرایطی وجود دارد. این یک طور تفکر بوده، تفکر دیگر در مقابلش این بود که در مقابل تجاوز باید ایستاد، مقابل گردنکشی باید ایستاد و باید پیروز شویم؛ این درست بزرگ امام بود؛ امام (ره) بانی این اندیشه مقاومت بود.
ما در این زمینه داریم زمانی چهار دهه پیش جمهوری اسلامی ایران برای حفاظت از مرزها به سیم خاردار محتاج بود و الآن ابرقدرت ها یک ابرقدرت سابق تلاش می کند که ما پهپاد به جایی نفروشیم و یک ابرقدرت بر اساس این چیزی که در رسانه های غربی دستکم آمده یک ابرقدرت دنبال خرید همین پهپاد است.
در هر صورت همکاری دفاعی ماست، صادرات نباشد همکاری چیست؟!
درست است، ما یک گزارش کوتاهی در این زمینه داریم که حتی در حوزه توان دفاعی که هم دنیای گفتمان و هم دنیای موشک و پهپاد هر دو نیاز است برای تأمین کشور، این گزارش را هم می بینیم. حالا این که بالأخره خودشان اعتراف کردند گزینه آخر است که ما اصلاً معتقد هستیم به قول پترائوس اصلاً گزینه ای به نام گزینه نظامی بر ضد جمهوری اسلامی، اصلاً معتبر نیست، هندسه نوین قدرت جهانی در منطقه خودمان را چگونه شما پیش بینی می کنید؟
اولین نکته؛ توجه به آن سرچشمه توانمندی ماست، ما ضمن این که قدرت نظامی داریم، مثل آمریکایی ها نیستیم که حیثیت مان و آن جرم اصلی توانمان را نظامی بدانیم. جرم اصلی توان ما در فکر ماست، در دین ماست، در منطق حق ماست، پس این را هیچ وقت نباید فراموش کرد. این جایی است که باید روی آن سرمایه گذاری وسیع کنیم. البته گفتم حق همه طور معاززت و یاری می خواهد ازجمله شمشیر بیرون از نیام هم می خواهد، این یک واقعیت است. حالا بیاییم به مسأله مقاومت و ایران نگاه کنیم، ایران با قدم های محکم ان شاء الله روز به روز توانمندی های خود را در عرصه های مختلف پشت همین پرچم حق، این پرچم حق هیچ وقت نباید تضعیف شود، هویت ما؛ حق مداری ماست، اسلام ماست، مکتب اهل بیت ماست، این کلید همه توفیقات ماست، توان نظامی ما پشت این است که معنا دارد، شما همین سرود سلام فرمانده را ببینید، این سرود چرا این طور موج ایجاد کرد؟ نه به خاطر توان نظامی ما، به خاطر یک اصل اصیل مکتب اهل بیت، این سرچشمه بزرگی است. پیشرفت های ایران در عرصه های مختلف مقاومت را توانمند می کند. ما وقتی بحث پیروزی مقاومت می کنیم در لبنان، سوریه یا هر جای دیگر، صحبت سیطره ایران نیست، صحبت آقایی آن کشورهاست، همین بحث برای عربستان و سایر کشورهاست، ایران یک کشور بزرگ و قدرتمند و همسایه توانمند آنهاست. این ها از این فرصت استفاده کنند به جای این که بروند بغل دیوهایی که اینها را فقط گاوشیرده می دانند، ما هرگز همسایه های خود را تحقیر نمی کنیم، آنها خودشان نباید خودشان را تحقیر کنند، این آینده ای است که من می بینم؛ یعنی به تدریج نسخه های فرتوت آمریکا، انگلیس و اینها رو می شود و نسخه حقیقی ما آرام آرام ظاهر می شود.
نمیدانم شما اصحاب رسانه چرا متوجه این بازی نمی شوید.
اگر سلاح هسته ای واقعا وجود داشت ، روسیه به این روز سیاه نمی افتاد که برای تهیه سلاح و مهمات به ایران و چین و کره شمالی و سوریه محتاج شود.
نمی دونم شما چگونه موضوعات را تفسیر می کنید . اما این یک فاجعه است که رسانه ها نمی توانند به دروغها و فریبکاریها در این موضوع پی ببرند
و حتی این شائبه ایجاد می شود که خیلی از رسانه های ایران نیز بخشی از امپراطوری رسانه ای گلوبالیستها هستند که برای باور دادن چرندیات و مزخرفاتی مثل سلاح هسته ای با انها همکاری می کنند.
تا این دروغها در باورهاست نمی توان انتظار ارتباطات صحیح و سازنده بین المللی داشت. چون همیشه چند کشور به دروغ به عنوان ابرقدرت بلامنازع برای بقیه کشورها تصمیم می گیرند . تصمیماتی که برای کشورهای دیگر دست اوردی جز فقر و گرسنگی و قحطی ندارد.
باید در زمینه انرژی هسته ای و سلاح هسته ای اطلاعات رسانه ها بروز رسانی شود تا بتوان تحول ایجاد کرد.
اطلاعات دروغین زیادی در لباس حقیقت در باور خیلی هاست .