به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ زندگی صحنهی تکرار انتخاب هاست. از صبح که از خواب بیدار میشویم تا شب که
به رختخواب میرویم در حال انتخاب کردن هستیم و درست مثل نفس کشیدن که نمیدانیم چندبار این کار را انجام میدهیم در مورد انتخاب کردن هم متوجه نمیشویم که در طول روز چندبار دست به انتخاب میزنیم؛ اما تنها وقتی که با یک اتفاق خوب یا بد مواجه میشویم، پی میبریم که این نتیجهی فلان تصمیم و انتخاب ما بوده است؛ پس انتخابهایی که در زندگی میکنیم، چه کوچک و چه بزرگ بنای زندگی ما را شکل میدهد و این بنا همان است که عدهای از آن تعبیر به خوشبختی یا بدبختی میکنند.
رباب امامیان، کارشناس علوم دینی در ادامه این بحث میگوید: "خداوند به هر کس تابلوی نقاشی سفیدی در ابتدای زندگی او داده است. وقتی که خدا به ما قلمو و رنگ میدهد کلمۀ «هدف» را زمزمه میکند، و ما را آزاد میگذارد تا هنرمند زندگی خود باشیم؛ ما میتوانیم با قلمی که خدا به دستانمان سپرده است، همانند یک معمار نقشهای زیبا و چشم نواز برای بنای زندگیمان طراحی کنیم. ".
اما بنایی که ما معمارش هستیم گاهی شخصی و خانوادگی است و گاهی در شکل ملی نمود پیدا میکند و در قالبی سیاسی با کلیدواژهی انتخابات بروز پیدا میکند.
انتخابِ شخصی از میان همهی کسانی که میتواند سُکان ادارهی مناسب مملکت را به دست بگیرد و سعادت و خوشبختی ما و میهنمان را رقم بزند.
انتخابی که دو راه بیشتر پیش پای ما نمیگذارد، پیشرفت و رفاه یا پسرفت و انواع مشکلات اقتصادی و سیاسی و ... و این جاست که اهمیت نقش این انتخاب در زندگی فردی و اجتماعی ما به خوبی نمایان میشود.
اولین مشارکت مردمی در سرنوشت ملی خود
مردم همواره و در همهی زمانها نتوانسته اند در انتخاب سرنوشت اجتماعی خود سهیم باشند؛ شاید جالب باشد که بدانید اولین بار جرقهی انتخابات در کجای دنیا زده شد.
یک کارشناس علوم سیاسی میگوید: هر چند بسیاری معتقدند که مشارکت مردمی در اولین جوامع انسانی (شهرها و روستاها و قبایل اولیه) نیز وجود داشته و ریشههای آن را به دوره "ودایی" در هند و جوامع اولیه "سومری" و "سامی" برمیگردانند، اما آنچه اکثر مورخان بر سر آن اجماع دارند این است که اولین انتخابات به معنی دموکراتیک در یونان باستان و در آتن (قرن ۵ و ۶) شکل گرفته است؛ انتخاباتی که در آن زنان حق رأی نداشتند و (مردان بزرگسال آتنی الاصل) هر ساله در شورایی شرکت میکردند و قدرت را به یکی از شهروندان میدانند.
حیدری در ادامه میگوید: مشخص است که دموکراسی آتنی و انتخاباتش بسیار بدوی و باستانی بوده و شباهت زیادی با انتخابات امروزی نداشته است با این حال، سنتِ انتخابات از یونان به روم و در سالهای بعد به اروپا و آمریکا هم رفت.
انتخابات، اولین بار در ایران
وی در مورد تاریخچهی انتخابات در ایران میگوید: بسیاری معتقدند ایالات و حکومتهای مادها در غرب ایران به صورت شورایی و بر اساس انتخابات اداره میشده است.
برخی دیگر معتقدند در دوره هخامنشیان نیز رگههایی از دموکراسی وجود داشته هر چند هرگز به فعلیت نرسیده است.
در دوره اشکانیان هم شاهان توسط مجلس مهستان انتخاب میشدند؛ البته هیچ شاهدی وجود ندارد که این افراد توسط مردم انتخاب میشده اند.
با این وجود، اولین انتخابات مستقیم در ایران بعد از انقلاب مشروطه در زمان مظفرالدینشاه قاجار و حکومت مشروطه با انتخابات مجلس شورای ملی تشکیل شد. بعد از آن، انتخابات مختلفی در ایران مشروطه شکل گرفت؛ اما بعد از انقلاب اسلامی ایران بود که شکل رأی گیریها تفاوت پیدا کرد.
همه پرسی انتخاب نظام جمهوری اسلامی، شاید مهمترین رأی گیری تاریخ ایران باشد و هماکنون نیز طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی؛ قوه مجریه، مقننه و مجلس خبرگان توسط مردم انتخاب میشوند؛ و بالاخره زن و مرد در این عصر صاحب حق رأی شده اند؛ اما واکنشها نسبت به این حق ملی متفاوت است.
مشارکت مردمی به روایت آمار
براساس آمارهای ارائه شده از سال ۸۵ تا کنون مشارکت مردم ایران در انتخابات بالا بوده است و استان ایلام با وجود این که کوچکترین استان کشور است؛ اما معمولا بیشترین مشارکت را به نام خود ثبت کرده است.
سلیمانی دشتکی استاندار وقت ایلام سال گذشته از مشارکت بیش از ۷۶ درصدی مردم در همه انتخابات مجلس سخن گفت و افزود: بیشترین میزان مشارکت مردم ایلام در انتخابات، مربوط به دوره پنجم با ۹۰ و شش دهم درصد و میانگین مشارکت آنها در همه دورههای مجلس ۷۶ و چهار دهم درصد بوده است.
|
علت حضور حداکثری مردم ایلام چیست؟
اما از میان آمارها بیرون میآییم و به میان شما در سطح شهر میرویم.
میخواهیم علت این حضور حداکثری را از زبان خودِ شما بشنویم؛ بنابراین سؤال این است که آیا در انتخابات شرکت میکنید و چرا؟
(عبدالله- پ) ۶۹ ساله میگوید: صفحهی مربوط به رأیِ شناسنامه ام پر شده و دیگر جا ندارد. او میگوید ما خودمان انقلاب کردیم و حالا رویش غیرت داریم برای همین است که بنده به شخصه در همهی مشارکتهای ملی کشورم شرکت کرده ام و تا زنده هستم همچنان شرکت خواهم کرد.
حاج عباس جانباز است و هر دو پایش را در جبهه مهران از دست داده و حالا ویلچر جای پاهایش نقش آفرینی میکند، او میگوید: من پاهایم را برای حفظ این آب و خاک داده ام، یکی دستش را و دیگری نفسش را، نمیتوانیم نسبت به سرنوشت این مملکت بی تفاوت باشیم.
اما مرزنشینی و خاطرهی شهری که سپر تیر و ترکشها شد و دفاع از این آب و خاک فقط مربوط به خاطرات نسل اول و دوم انقلاب نمیشود. مردم ایلام خوب توانسته اند خاطرات آن روزهایشان را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
پای صحبت جوانهای امروز هم که مینشینی با همان عِرق بزرگ ترهایشان از دفاع از آرمان های انقلابشان حرف میزنند.
(یاسر الیاسی) میگوید: چیزی که عوض شده فقط نسل هاست؛ اما آرمانها همان است که بود. ما اجازه نمیدهیم که نامحرم و بیگانه برایمان تصمیم بگیرد.
انگشتهای رنگی، راه حل رفع مشکلات
اما مردمی که یک روز با جنگ و امروز با گرد و خاکی خفه کننده، سختیهای مرز را به جان خریده اند، نه این که هیچ مشکل و کمبودی نداشته باشند و نگرانی اشان برای سرنوشت مملکت به خاطر حالِ خوششان است؛ بلکه خوب است بدانید که آنها حتی از حداقلهای زندگی هم بی بهره اند؛ اما نسبت به نهالی که با خونشان آبیاری کرده اند و با پارههای تنشان آن را از دشمن پس گرفته اند، عِرق دارند. |
عبور از سد کمبودها با عِرق ملی
از مظلومیت این استان، تنها گفتنِ یک نمونه اش کفایت میکند. " هلیلان" نامی که برابر است با محرومیت مطلق، هلیلان یعنی خودکشی زینبِ ۱۲ ساله به خاطر یک دست لباس سالم و بدون پارگی، یعنی خانههای بدون سقف و کپرهایی که مانع نفوذ سرما و گرما به داخل نمیشوند، یعنی حتی نداشتن پول خریدن قبر و دفن کردن جگر گوشه هایشان دم درِ خانههای اجاره ایشان؛ اما همین مردم محروم بیشترین مشارکت را در صحنههای ملی همپای سایر هموطنانشان به نام خود ثبت کرده اند.
باید بگویم که استان ایلام از امکانات اولیه و پایداری مثل آب و برق و تلفن و پزشک متخصص و امکانات پزشکی و... حتی در مناطق گرمسیریِ بالای ۶۰ درجه بی بهره است.
تهمینهی ۵۸ ساله میگوید: فشار اقتصادی سنگینی بر همه مردم ایران وارد شده است؛ اما این فشار بر مردمی که در مناطق محروم زندگی میکنند بیشتر سنگینی میکند.
او میگوید: قبلا میتوانستیم چند تا تخم و مرغ، کیلویی سیب زمینی یا گوجهای چیزی برای خورد و خوراکمان تهیه کنیم؛ اما الان بیشتر وقتها فقط باید با نان خالی سر کنیم.
این مادر دردمند میگوید: با این وجود باید در انتخابات شرکت کنیم، چون انسان به امید زنده است. شاید بتوانیم با یک انتخاب درست شرایط را تغییر بدهیم.
طبلهای تو خالی به صدا درآمده اند؛ اما
عده ای، اما تحت تأثیر جوسازیهای هواداران نامزدها قرار گرفته اند و با هراس از به بن بست کشاندن جامعه در صورت پیروزی بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری با نگرانی اوضاع را رصد میکنند و سعی میکنند آراء را به سمت نامزد مورد نظر خود هدایت کنند.
یک جوان ۳۵ ساله میگوید: من از طریق کسب و کار اینترنتی امرار معاش میکنم و امیدوارم هر کس که رییس جمهور شود مشکلی در این زمینه ایجاد نکند و مردم بتوانند همچنان به اینترنت دسترسی داشته باشند.
محمد که دانشجوی آی- تی است هم از محدود شدن فضای مجازی و پیام رسانها ابراز نگرانی میکند و میگوید مسدود و یا محدود شدن فضای مجازی، ایران را از بانک اطلاعات علمیِ جهانی دور میکند و این بزرگترین ضربه به فضای علمی جامعه خواهد بود.
دغدغههایی این چنینی مشخص میکند که نامزدها نه تنها موفق نشده اند تا برنامهها و مواضعشان را به خوبی تشریح کنند؛ بلکه از فرصتی به نام مناظره تلویزیونی هم به خوبی استفاده نکرده اند؛ اما در عوض این فضای مجازی است که بر ذهن و اندیشهی مردم مؤثر بوده است.
البته تبلیغاتی این چنینی ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و با مأیوس کردن مردم، به کاهش آمار مشارکت در انتخابات بینجامد؛ بنابراین برای آگاهی از عکس العمل مردم در این خصوص با آنها همصحبت میشوم.
با (نسرین- ف) چند قدمی در خیابان استقلال شهر ایلام همراه میشوم، او میگوید: ترجیح میدهم به کسی رأی بدهم که آزادی را محدود نکند؛ و علی- ش) که با ماسک روی صورتش داخل یک اغذیه فروشی در حال کار کردن است، میگوید: وقتی میبینم نامزدها و هوادارانشان برای تخریب یکدیگر حاضرند به دروغ متوسل شوند، حس بدی پیدا میکنم و ترجیح میدهم که اصلا در انتخابات شرکت نکنم و به هیچ کدامشان رأی ندهم.
(امین- الف) میگوید: من هر بار در انتخابات شرکت کرده ام؛ اما هر چه دیده ام همه اش وعده بوده و در همان حد هم باقی مانده است. راستش را بخواهی امسال دیگر قصد ندارم در انتخابات شرکت کنم، چون نمیخواهم باز هم دچار فریب وعدههای دروغین شوم.
(ندا- س) که روی صندلی (پارک کودک شهر ایلام) نشسته است، میگوید: من امسال فقط در انتخابات شوراها شرکت میکنم. چون یک نفر را میشناسم که فرد شایستهای است؛ اما دیگر نمیتوانم به وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری اعتماد کنم.
بغل دستی اش که این حرف را میشنود، میگوید: لابد آن هم فامیلتان است.
ندا، اما در جواب میگوید: من هرگز قبیلهای انتخاب نکرده ام و همواره رضای خدا را در انتخاب هایم لحاظ کرده ام.
شبههای به نام رأیِ قبیله ای
اما بحث قبیلهای بودن انتخابات در ایلام فقط در کلام این شهروند یا عدهای خاص نیست؛
بسیاری بر این باورند که علت حضور حداکثری مردم ایلام در انتخابات، قبیلهای رأی دادن آنها است؛ زمزمهای که در محافل مردمی و در تحلیل کارشناسان این روزها زیاد به گوش میرسد.
یک کارشناس جامعه شناسی میگوید: این که بزرگان ایل و طایفهای دور هم جمع میشوند و تصمیم میگیرند که چه کسی به مجلس برود، واقعیت دارد؛ در واقع هر ایلی که راهبرد تک نامزدی در انتخابات را اتخاذ کند یا همه اعضا و بزرگان بر روی یک نامزد اتفاق نظر داشته باشند به طور قطع یک کرسی نمایندگی مجلس را به خود اختصاص داده است و هیچ کس نمیتواند با ایلهای بزرگ و پرجمعیت رقابت کند و چه بسیار افرادی که با وجود شایستگی تنها به این دلیل که پایگاه ایلی ندارند خود را شکست خورده میبینند و جرأت حضور در این عرصه را ندارند.
فریبا جوادی فر میافزاید: رأی بر اساس تعصب ایلی و طایفهای علاوه بر ایجاد مانع برای حضور افراد متخصص و کاردان در عرصه رقابتیِ انتخابات به شایسته گزینی نیز منجر نمیشود و سال هاست که به منافع کلان مردم و استان ضربه وارد کرده است.
پاسخ آمار به شبهه قبیله گرایی
برای رد یا تایید این نظریه باید صاحب نظران جامعه شناسی به تحقیقی جامع بپردازند؛ اما بر اساس آمار ارائه شده از سوی استاندار ایلام بالاترین میزان مشارکت مردم این استان مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
نوذری میگوید: در ۱۲ دوره انتخابات ریاست جمهوریِ گذشته میزان مشارکت مردم استان ایلام ۷۸ درصد، مجلس ۷۶ درصد، خبرگان ۷۹ درصد و شوراها ۷۷ درصد بوده که در مجموع میانگین حضور مردم این استان در همه ادوار انتخاباتی ۷۶ درصد بوده است.
آماری که نظریههای تحقیق نشده؛ اما بر سر زبانها افتاده را نه به صورت کامل؛ اما تا حدودی رد میکند.
آیا جایگزینی برای قبیله یافته ایم؟!
یک کارشناس رشته تاریخ اسلام، موضوع مورد بحث را اینگونه تبیین میکند: من منتسب به قبیلهای هستم و در سایه این انتساب میتوانم رأی بیاورم پس چرا استفاده نکنم؟
این طرز تفکر میگوید؛ هنوز طایفه، جوابگوی نیازهای فرد است و تا وقتی که چیزی برای جایگزینی آن وجود نداشته باشد وضعیت ادامه دارد.
"یاری" یکی از دلایل مهم گرایش به قبیلهگرایی در بین نخبگان را عدم شکلگیری نهادهای مدرن میداند و میگوید: قبیله در ایلام قدرت آفرین، هویت بخش و امنیت دهنده است؛ بنابراین تا زمانی که نهادهایی مدرن با ویژگیها و کارکردهای قبیله به وجود نیاید، نباید انتظار داشت که این پدیده از جامعه رخت بربندد.
علت گرایش به قبیله گرایی چیست؟
حال اگر نظریه رای دادن براساس قبیله گرایی صحت داشته باشد، این سوال مطرح میشود که علت شکل گیری این پدیده چیست؟
یک کارشناس ارشد جامعهشناسی با اشاره به این جملهی " جلال آل احمد" که "آنچه در ایران دیدیم تاریخ ایلات دیدیم تا چیز دیگر" میگوید: استنباط من از این جمله این است که از ۱۰۰ سال پیش که تلاشی جدی برای نوسازی جامعه ایرانی رخ داد، این فرهنگ به اغلب مناطق ایران سرایت کرد؛ اما به ایلام نرسید؛ اتفاقی که دلیل آن را باید در ویژگیهای سنتی این جامعه جستجو کرد.
خلیل کمربیگی میافزاید: من قبیله گرایی را معلول شرایط حاکم میدانم، این جامعه دچار بیسازمانی شده است، خرده نظامها کارکرد خود را به درستی انجام ندادهاند و با اختلال کارکردی روبه رو شدهاند، این اختلال کارکردی موجب شده تا افراد به این نتیجه برسند که، چون خرده نظامی مانند سیاست، اقتصاد و ... نتوانسته است اهداف زندگی آنها را برآورده کند، به این نتیجه رسیده اند که باید به عنصر سنتی بازگردند تا شاید از آن به نفع خود استفاده کنند.
وی ادامه میدهد: جامعهای مانند ایلام با یک بیسازمانی اجتماعی روبه رو شده است و اگر نهادهای مدرن رفتار خود را به درستی انجام دهند، شاهد طایفهگرایی به این شدت نخواهیم بود.
این مدرس دانشگاه تاکید میکند: عملکرد نمایندگان و وعدههایی که کاندیداها میدهند در افزایش قبیلهگرایی نقش مهمی دارد؛ چرا که مردم یک ایل، طایفه یا منطقه احساس میکنند در زمان فلان نماینده در حق آنها کمتوجهی یا بیمهریهایی شده است و میخواهند با معرفی یک نفر از ایل خود، به خواستهها و مطالباتشان دست پیدا کنند؛ بنابراین به نظر میرسد که اگر موازنهی برابریِ فرصت در مناطق مختلف استان صورت گیرد آن وقت یک ایل یا منطقه تمام توان خود را برای برنده شدن فردِ منتخبِ خود نمیگذارد، و به شایسته سالاری میاندیشد.
مدرس رشتهی جامعهشناسی دانشگاههای ایلام، توجه به عمران و توسعه مناطق مختلف، ایجاد سیستم نظارتی قوی بر انتخابات در هنگام تبلیغات را از مهمترین راهکارهای مؤثر برای مقابله با این روند دانست و ادامه داد: تقویت رسانههای جمعی، تقویت نهادهای مدنی و احزاب سیاسی، تأکید بیشتر مراجع دینی بر نکوهش قبیله گرایی در اسلام و برابری در دستیابی به فرصتهای مناسب اجتماعی برای افراد، از راهکارهای کوتاه مدت برای دستیابی به این هدف مهم است تا در آیندهای نه چندان دور شاهد استانی عاری از قبیلهگرایی باشیم.
قبیله گرایی هرچند به دلیل بی اعتمادیهایی که از کارکرد نمایندگان قبلی در ایجاد فرصتهای برابر برای همهی اقشار جامعه به وجود آمده است، صورت میگیرد؛ اما آنچه مسلم است، تکرار رفتار قبیله گرایی موجب سپردن مسندهای مهم به افراد نالایقی است که نمیتوانند شرایط بهتری را برای جامعه رقم بزنند و این دور باطل در دورههای مختلف ادامه خواهد داشت.
معاملهای از جنس خرید و فروش رأی
اما خرید و فروش رأی هم یکی دیگر از شبهههایی است که مخصوصا در مورد انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مطرح میشود.
(کاظم- ی) میگوید: یکی از نامزدهای شورای شهر ایلام را میشناسم که هر بار با خرید رأی در انتخابات پیروز میشود و همه دیگر او را میشناسند که با این شیوه به شورا راه پیدا میکند.
یکی دیگر از شهروندان میگوید: از همان روز اعلام تأیید صلاحیتها زنگ در خانهها به صدا درآمد و عدهای برای خرید رأی در خانه ما را هم زدند.
اما با توجه به مصاحبههایی که انجام شد، متوجه شدم که شیوههای خرید رأی متفاوت است و مردم خیلی راحت رأیشان را میفروشند.
(محمود- ر) دیپلم، ۵۰ ساله و یکی از اعضای ستاد نامزدهای شورای شهر ایلام میگوید: خرید رأی به شیوههای مختلفی انجام میشود. ابتدا افراد را شناسایی میکنیم و سپس طبق تحقیقاتی که انجام داده ایم، رأی بعضی از خانوادهها را با یک سبد غذایی میخریم؛ به بعضی از افراد وعده رفع مشکلاتشان را میدهیم و رأی عدهای دیگر را با پول میخریم. پول، برگ برنده نامزدهای انتخاباتی است و خلاصه این که باید سر کیسه را شل کرد.
موارد مطرح شده با مصاحبه شنوندگان را با یک کارشناس جامعه شناسی مطرح کردم.
عزتی میگوید: ریشهی روی آوردن به این کنشها از سوی مردم را باید در فقر و آسیبهای اجتماعی دانست.
جامعهای که بیشتر افراد آن را قشر ضعیف و متوسط تشکیل میدهد برای به دست آوردن همان حداقلی که از سوی نامزدهای انتخاباتی میگیرد، رأیش را میفروشد.
این افراد وقتی در تأمین مایحتاج خود مانده اند، دیگر نمیتوانند به مصالح کشور و جامعه فکر کنند و به دنبال انتخاب اصلح باشند؛ بنابراین یک سبد غذایی دریافت میکنند تا حداقل یکی دو وعده، نیاز غذایی خانواده اشان را تامین کنند.
وی میافزاید: یکی دیگر از دلایل فروش رأی، گرفتن پیامهای منفی از سوی نمایندگان دورههای گذشته است؛ نمایندگانی که با عملکرد ناموفق و نامعقول موجب دلسردی و نا امیدی مردم برای شرکت دوباره در انتخابات شده اند؛ بنابراین فردی که قصد شرکت در انتخابات ندارد و دچار بی تفاوتی شده است در مقابل پیشنهاد مالی برای فروش رأیش قرار میگیرد و با خود میگوید وقتی فردی که پُست خواهد گرفت قرار نیست به وعده هایش عمل کند بهتر است رأیش را بفروشد تا سودی هرچند ناچیز از این رویداد نصیبش شود؛ بنابراین با توجه به دیدگاههای مردمی و نظر کارشناسان، فراهم بودن بستر مناسب خرید آراء در استان، تجربهی موفق خرید آراء در ادوار قبل، وجود خلاءهای قانونی و نبود تمهیدات لازم در برخورد با متخلفان خرید آراء، وجود پولهای بادآورده و نداشتن نظارت بر حسابهای مالی ستادهای نامزدها و فقر و سرخوردگی مردم از مهمترین دلایل خرید و فروش رأی در استان ایلام است.
رأی بدهیم یا خیر؟
اما برای حل مشکلاتی که همه ما نسبت به آن آگاهیم دو رفتار متفاوت وجود دارد؛ عدهای میگویند دیگر نباید اعتماد کرد و رأی داد و دستهی دوم امیدشان را از دست نداده اند و بر این باورند که برای تغییر وضعیت موجود باید به کسی که شایستگی بیشتری دارد رأی داد و به این ترتیب خود و جامعه را دارای شانس دیگری کرد.
(امین- م) میگوید: نامزدها فقط شعار میدهند و وعده هایشان برای حل مشکلات اقتصادی و ... حقیقت ندارد؛ برای همین هم تصمیم گرفته ام که در انتخابات شرکت نکنم.
اما (لیلا- د) بر این باور است که اگر نامزدی وعدههایی خارج از توان و حتی منطق اقتصاد بدهد؛ تنها با حضور در پای صندوق رای است که میتوان به این وعدههای خارج از قاعده "نه" گفت.
( میلاد- ج) میگوید: به نظر من نه تنها باید شرکت کرد بلکه باید حضوری حداکثری هم داشت؛ چون دولت و رییس جمهوری که با رای اکثریت مردم انتخاب شود در عرصه داخلی و خارجی با مشروعیت حداکثری میتواند تصمیمات خود را اجرایی کند.
به زعم یک کارشناس مسائل سیاسی، کناره گیری از رای دادن باعث تغییر در نظام سیاسی میشود و جمهوریت به خطر خواهد افتاد؛ موضوعی که باعث فجایعی خواهد شد که در خاورمیانه نمونهی آن کم نیست.
محمدی میافزاید: انتقاد و اعتراض به شرایط موجود اگر با کنارهگیری از انتخابات میسر بود، سالها در مسیر احقاق حقِ رأی و استفاده از آن تلاشی صورت نمیگرفت.
وی میافزاید: بسیاری از گروهها و افرادی که مردم را تشویق به کناره گیری از حضور در پای صندوقهای رأی میکنند، راه دیگری برای رهایی از شرایط دشوار ارائه نمیدهند.
از منظر آنها صرف رأی ندادن برای اصلاح شرایط کافی است؛ اما تجربه، واقعیت دیگری را نشان میدهد و آن کاهش اهمیت رأی مردم در صورت نداشتنِ مشارکت است.
این فعال سیاسی میافزاید: نکتهی دیگری که قابل تأمل بسیار است طمع دشمنان در صورت شرکت نکردن مردم در انتخابات است.
وی در ادامه میگوید: باید به این نکته توجه کنیم که اگر در انتخابات شرکت نکنیم طمعورزی دشمنان افزایش یافته و آنها تمام تلاششان را برای افزایش فشار بر کشور بیش از پیش به کار خواهند گرفت.
اما هرگاه پای مشارکت مردم به میان میآید، دشمنان این آب و خاک سوار بر امواج، سعی میکنند ذهن مردم را نسبت به وقایع مهم انقلاب مخدوش کنند.
بر کسی پوشیده نیست که هر گاه زمان انتخابات فرا میرسد، خائنان و دشمنان این مرز و بوم دست به کار میشوند و با انواع ترفندها سعی میکنند مشارکت مردم را کاهش دهند تا به مقاصد شوم خودشان دست پیدا کنند؛ دشمنانی به نام اسراییل، براندازان و ایالات متحده که منتظرند تا مشکلی در مسائل ایران به وجود بیاید و بگویند که جمهوری اسلامی پایگاه مردمی خود را از دست داده و زمینههای فروپاشی آن مهیاست.
عدهای با عَلَم کردن مشکلات اقتصادی میگویند تنها راه حل مشکلات تحریم انتخابات است.
عدهای دیگر اجباری بودن شرکت در انتخابات و مهر خوردن شناسنامهها را در بوق و کرنا میکنند و حال آن ایران درست برعکس برخی از کشورها که برای شرکت نکردن در انتخابات جریمههایی در نظر میگیرند، از جریمههای نقدی گرفته تا ممانعت از حضور و اشتغال افراد در ادارات دولتی؛ دارای انتخاباتی کاملا آزاد است.
یک کارشناس علوم سیاسی در این باره میگوید: در کشوری مانند بلژیک هر کسی که بعد از دریافت دعوت نامهی رأی دهی، بدون داشتن عذر موجه پای صندوق نرود؛ در اولین مرتبه ۱۰ یورو و برای بار دوم ۲۵ یورو جریمه میشود و اگر این کار ۴ بار تکرار شود به مدت ۱۰ سال از لیست رأی دهندگان و حضور در ادارات دولتی حذف و محروم میشود.
حیدری میافزاید: این نوع جریمهها به شیوههای گوناگون در کشورهایی مانند: یونان، استرالیا، سنگاپور، برزیل و آرژانتین هم اعمال میشود؛ و حالا دشمنان به بهانهی جدیدتری برای تحریم انتخابات چنگ زده اند و آن خطری به نام شیوع کروناست.
کرونا مجبور به عقب نشینی میشود
به میان مردم که رفتم و از این ترفند دشمن با آنها سخن گفتم، متوجه نگرانی آنها در این خصوص شدم.
نسترن ۲۵ ساله میگوید: هیچ کدام از حرفهای آنها را قبول ندارم؛ اما گویا این موضوع واقعا نگران کننده است.
رجب ۶۵ ساله میگوید: تجمع و در صف ایستادن برای همه به خصوص افراد مسن خطرناک است، حقیقتش را بخواهید من دچار تردید شده ام، نمیدانم باید شرکت کنم یا نه!
به سراغ مسئولان که میروم؛ اما با اطمینان نسبت به برگزاری یک انتخابات سالم سخن میگویند.
رییس ستاد انتخابات استان ایلام میگوید: تمام تمهیدات لازم برای برگزاری یک انتخابات پرشور و البته سالم و به دور از هر گونه نگرانی
در خصوص ابتلاء به ویروس کرونا اندیشیده شده است و ما این اطمینان را به مردم میدهیم که هیچ گونه خطری در این زمینه وجود ندارد.
الیاس فتاحی میافزاید: براساس تصمیم وزارت کشور با افرادی که دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نکنند، برخورد قضایی خواهد شد.
وی میگوید: در استان ایلام ۵۲۷ داوطلب شورای اسلامی شهر برای کسب ۱۳۷ کرسی اصلی در استان در هیأتهای اجرایی و نظارت تائید صلاحیت شده اند.
این مقام مسئول با اشاره به ثبت نام دو هزار و ۲۲۳ داوطلب برای انتخابات شوراهای اسلامی روستا تصریح کرد: کار بررسی صلاحیت این داوطلبان در هیأتهای اجراییِ بخشها به اتمام رسیده و در این مرحله بیش از ۹۷ درصد داوطلبان تائید صلاحیت شده اند.
وی تشریح میکند: ۴۵۹ هزار و ۵۷۳ نفر از مردم این استان واجد شرایط رای دادن هستند که از این تعداد ۲۲۵ هزار و ۶۷۲ نفر زن و ۲۳۳ هزار ۹۰۱ تن مرد هستند.
این مقام مسئول تصریح میکند: از مجموع افراد واجد شرایط رأی در استان ۹ هزار و ۹۴۶ رای اولی هستند که از این میزان پنج هزار و ۶۰ نفر مرد و چهار هزار و ۸۸۶ نفر نیز زن هستند.
وی میافزاید: ۸۵۰ شعبه به طور میانگین برای انتخابات پیش رو در نقاط مختلف استان نظر گرفته شده است که اقدامات لازم زیرساختی، فناوری و فنی برای این شعب اتخاذ شده است.
هر روز نویزهای منفی را میشنویم؛ اما روی ذهن و اندیشه امان نمیتواند خط بیندازد.
ما عادت کرده ایم و خواسته ایم که مشکلاتمان را درون خانوادهی بزرگ ایران حل کنیم و راه حلش را از غریبهها طلب نکنیم، ما ملت ایرانیم و هرگز اجازه نخواهیم داد که پای نامحرمان به خانه و کاشانه امان باز شود.
یکی شدن عادت همیشگی ماست همان اتفاق قشنگی که قرارش را هم گذاشته ایم؛ حتی با وجود کرونا و با وجود همهی سختی ها.
قرار ملاقاتمان سر ساعت سربلندی به وقت انتخابی دیگر.
یا علی!
|
نویسنده: زهرا پوراسماعیل